امشب خیلی دلم گرفته دلم بدجور هواشو کرده خداجون کمکم کن فراموشش کنم
بعضی وقت ها دوست دارم وقتی بغضم میگیره خدا بیاد پایین اشکامو پاک کنه !
دستمو بگیره بگه : آدما اذیتت می کنن .؟!
بیا بریم پیش خودم . . .
لمسِ تن تو
شهوت است و گناه
حتی اگر خدا عقدمان را ببندد....
...
داغیِ لبت ، جهنم من است
حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند
هم آغوشی با تو ، هم خوابگیِ چرک آلودی ست
حتی اگر خانه ی خدا خوابگاهمان باشد.....
فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است
حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدس
خاتون من!
حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم ،
یک بوسه
ـ یک نگاه حتی ـ حرامم باد !
اگر تو عاشق من نباشی ........ !
( شاملو)
سهراب:
گفتی چشمها را باید شست! شستم ولی..... گفتی جور دیگر باید دید! دیدیم ولی..... گفتی زیر باران باید رفت رفتم ،ولی او نه چشمهای خیس و شسته ام را، نه نگاه دیگرم را، هیچکدام را ندید. فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت: دیوانه ی باران زده.
عاشقت خواهم ماند..............بی آنکه بدانی. دوستت خواهم داشت
................بی آنکه بگویم . درد دل خواهم گفت............بی هیچ کلامی . گوش
خواهم داد ....................بی هیچ سخنی . در آغوشت خواهم گریست.......بی
آنکه حس کنی . در تو ذوب خواهم شد ...........بی هیچ حرارتی . این گونه شاید
احساسم نمیرد
تا سر گردانی مرا ببیند . چون انتها را نمی بینم .تا برای رسیدن به آن اشتیاقی
نداشته باشم شب را دوست دارم چون دیگر هیچ عابری از دور اشک های یخ زده
ام را در گوشه ی چشمان بی فروغم نمی بیند شب را دوست دارم : چرا که اولین
بار تو را در شب یافتم از شب می ترسم : تو را در شب از دست دادم. از شب
متنفرم ، به اندازه ی تمام عشق های دروغین با آفتاب قهرم چرا شبها به دیدارم
نمی آید؟
..... خدايا ....
خيلي ها دلمو شکستن! ؛ ديگه تحمل ندارم
شب بيا باهم بريم سراغشون....
من نشونت ميدم ؛
تو ببخششون...!!
نه هیچی...!
عشق یعنی باافق یک دل شدن
یالباسی ازشقایق دوختن
عشق یعنی باوجود خستگی
برسرپروانه دل سوختن
عشق یعنی داستان ناتمام
عشق یعنی کلمه ای بی انتها
عشق یعنی گفتن از احساس موج
درکنارحسرت پروانه ها
عشق یعنی اه سرخ لاله ها
عشق یعنی حرف پنهان درنگاه
عشق یعنی ترجمان یک نفس
عمق سایه روشن دشت پگاه
عشق یعنی قصه یک آرزو
عشق یعنی ابتدای یک غروب
عشق یعنی تکه ای از اسمان
عشق یعنی وصف یک انسان خوب
صبر کردن دردناک است و فراموش کردن دردناک تر ولی
ازاین دو دردناکتر اینست
که ندانی باید صبر کنی یا فراموش
بخون آوازه خون امشب برامون...
بخون که خون بریزه ازچشامون...
بخون قربون لحن سینه سوزت...
فدای این صدای شب فروزت...
بخون آوازه خون غم دارم امشب...
من حتی ازخودم بیزارم امشب... .
اولین کسی که عاشقش میشی دلتو میشکنه ومیره.
دومین کسی رو که دوست داشته باشی وازتجربه
قبلی استفاده کنی دلتو بدترمیشکنه ومیزاره میره.
بعدش میای دیگه هیچ چیز واست مهم نیست وازاین
به بعدمیشی اون آدمی که هیچوقت نبودی.
دیگه دوست دارم واست رنگی نداره...واگه یه آدم خوب باهات دوست بشه تودلشو
میشکنی که انتقام خودتو ازش بگیری واون میره بایکی دیگه... اینطوریه که دل همه
آدما میشکنه وعشقی وجودنخواهد داشت.
برسنگ قبرمن بنویسیدخسته بود.اهل زمین نبود.نمازش شکسته بود...
برسنگ قبرمن بنویسید پاک بود چشمان اوکه همیشه ازاشک شسته بود...
برسنگ قبرمن بنویسید این درخت عمری برای هر تبر وتیشه دسته بود...
برسنگ قبرمن بنویسید کل عمرپشت دری که باز نمیشد نشسته بود... .
گفتمش آغازدردعشق چیست؟
گفت:آغازش سراسربندگیست
گفتمش پایان آن راهم بگو
گفت:پایانش همه شرمندگیست
گفتمش درمان دردم رابگو
گفت:درمانی ندارد بی دواست
گفتمش یک اندکی تسکین آن
گفت:تسکینش همه سوزوفناست
دیروز کودکی در امتداد کوچه های پر از بی کسی این شهر شلوغ
دست تمنایی به سویم دراز کرد
خالی تر از تمامی آرزوهای کودکانه
دنیا عوض شده است
کودکان به دنبال نان اند و ما به دنبال عشق
گنجشک میخندید به اینکه چرا هرروز بی هیچ پولی برایش دانه میپاشم ...
من` میگریستم` به` اینکه` حتی` اوهم` محبت` مرا` از`سادگی ام `
میپندارد
تو بارون كه رفتی شبم زیرو رو شد
یه بغض شكسته رفیق گلوم شد
تو بارون كه رفتی گل باغچه پژمرد
تمام وجودم تو آیینه خط خورد
هنوز وقتی بارون تو كوچه می باره
دلم غصه داره دلم بی قراره
نه شب عاشقانست
نه رویا قشنگه
دلم بی تو خونه
دلم بی تو تنگه
یه شب زیر بارون كه چشمام به راه
می بینم كه كوچه پرنور ماه
تو ماه منی كه تو بارون رسیدی
امید منی تو شب ناامیدی
رفتم که آتش می شوم شاید تو خاموشم کنی
ترسم که خاکستر شوم یک شب فراموشم کنی
شوق نگاهت می زند چنگی به دریای دلم
آرام بودم بی وفا، طوفان زدی بر ساحلم
بغضم ترک برداشته ترسم ببارم نازنین
دستم به دامان دلت، طاقت ندارم بیش ازاین
لبریزم از دل دادگی دریاب این دل بسته را
تا کی پریشان می کنی این آشنای خسته
...ای خدااااااااا...
ای کاش یاد میگرفتم اگر در رابطه ای حرمتم زیر سوال رفت
برای همیشه با آن رابطه خداحافظی کنم
و به طور احمقانه ای منتظر معجزه نباشم . . .
کاش میدانستی عشق و هوس دو مقوله ی جدا از هم هستند
عشق بهانه ات است ، به هوس هایت برس
.
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…
وقتی دیر رسیدم و با دیگری دیدمت …
فهمیدم که گاهی
“هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است”
.
چی شد که سیگاری شدی؟
یه شب بارون میومد
خیلی تنها بودم.
چی شد که ترک کردی؟
یه شب بارون میومد
خواستند
از عشق
آغوش و بوسه را
حذف کنند
عشق
از آغوش و بوسه
حذف شد...
افشین یداللهی
اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند
دیگر گوسفند نمی درند
به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند...
حسین پناهی
گاه جلوی آینه می ایستم ... خودم را در آن میبینم .. دست روی شانه اش میگذارم و می گویم... ... چه تحملی دارد "دلت"...!!
تجربه ثابت کرده،
زنانی که تهی از احساس
و با چتری از منطق
گوشه ای تنها نشسته اند...،،
بی شک
همان دخترکان بی پروایی اند
که سالهایی نه چنـدان دور
به روی نیمکت حماقتشان
بی تجربه از " تب و لرز " عشق ،،
"خیسی بارانش " را آرزو میکردند!!
من امشب سكوت دلم را شكستم
سكوت شبستان غم را شكستم
قسم خورده بودم كه عاشق نباشم
من به عشق تو شكوه قسم را شكستم
چشمهایش بی دلیل از من رمید
بی وفا حتی نگفت از من چه دید ؟
فکر می کردم که پاک و ناب بود
وای بر من او فقط مرداب بود ؟
حرفهایی از حضور عشق داشت
ذره ذره پا به احساسم گذاشت
ساده بودم دل سپردم دست باد
دیگری آمد... و من رفتم ز یاد
وقت رفتن پشت سر را هم ندید
مثل گنجشکی ز رویایم پرید ؟
رنجها دادم به این جان و تنم
بس پریشان گشتم از دل دادنم
یادم آمد یک نفر یک روز گفت
عشق ناخالص بخواهی مفت مفت...